Web Analytics Made Easy - Statcounter

انتخابات پرشور مستلزم یک اجماع نخبگانی و حضور اثرگذار قشر جوان و دانشجو در بطن جامعه و کف میدان است. این مهم جز با بررسی عوامل کاهش مشارکت سیاسی و آفاتی که گریبان احزاب را گرفته محقق نخواهد شد.

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزرای دانشجو- سعید جلیلی: همزمان با نزدیکی به روز انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تب و تاب کنشگری میان فعالان دانشجویی و سیاسی شدت بیشتری گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان برپایی بیست و چهارمین دوره نمایشگاه رسانه‌های ایران در محل مصلای امام خمینی (ره) تهران فرصتی فراهم کرد تا در جمع متمرکز رسانه‌های خبری، به مسئله مهم بررسی موانع مشارکت سیاسی بپردازیم.


اگر بگوئیم راه ۱۱ اسفند از ۱۶ آذر می‌گذرد، بی‌راه نگفته‌ایم! انتخابات پرشور مستلزم یک اجماع نخبگانی و حضور اثرگذار قشر جوان و دانشجو در بطن جامعه و کف میدان است. این مهم جز با بررسی عوامل کاهش مشارکت سیاسی و آفاتی که گریبان احزاب را گرفته محقق نخواهد شد.

به همین جهت در غرفه خبرگزاری دانشجو، در چهلمین قسمت از برنامه شانزده آذر میزبان دو تن از فعالان سیاسی و اجتماعی بودیم، آقای شایان طهماسبی، فعال دانشجویی و آقای میلاد طهرانی، عضو حزب ندای ایرانیان.


طهرانی در ابتدای برنامه با اشاره به صحبتی که در برنامه به اضافه یک (در شبکه سه صدا و سیما) داشت که در آن گفته شده بود «می‌ترسم زمانی برسد که بین سید محمد خاتمی و سید احمد خاتمی فقط ۳ تا تیر چراغ برق برای اعدام وجود داشته باشد! و مجری برنامه به اضافه یک نیز در جوابش عنوان کرد: تندتراز این در آنتن رسانه ملی نمی‌شد حرف زد!» توضیح داد: باید از این فرصت استفاده کنم و بگویم که قسمتی از عرایض بنده را در شبکه‌های اجتماعی مصادره به مطلوب کرده‌اند که خدایی نکرده ما بد مردم و انقلاب را می‌خواهیم.

وی افزود: شاید بهتر بود جمله معروف حضرت امام (ره) را عرض می‌کردم که «این مردمی که شما‌ها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه‌نشین که شما‌ها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آن‌ها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» - خدای نخواسته- باز پیدا بشود؛ و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه [این]است که فاتحه همه ما را می‌خوانند!»

 

تفکر سنتی حاکمیت عامل شکاف دولت ملت می‌شود

طهرانی مشکلات معیشتی و اقتصادی را مهمترین عامل عدم مشارکت مردم در انتخابات دانست و گفت: مسائل سیاسی و فرهنگی نکته دیگر است که به واسطه رسانه‌ها دارد جامعه ایرانی را به سمت مدرنیته حرکت می‌دهد. اگر ساختار حاکمیتی بخواهد سنتی فکر کند و جامعه مدرن ما را درک نکند شکاف دولت ملت زیاد می‌شود.

وی گفت: اگر نهاد‌ها نتوانند پاسخگوی نیاز‌های مردم باشند این نهاد‌ها هستند که صدمه می‌‎بینند. اگر مسئول ما فکر می‌کند جوان دهه ۱۴۰۰ مثل جوان دهه ۱۳۶۰ فکر می‌کند، این کمال بلاهت است.

 



طهماسبی در جواب عوامل کاهش مشارکت گفت: این بحث را باید به بعد از روز ۱۱ اسفند واگذار کنیم که ببینیم آیا مردم پای صحنه می‌آیند یا نه. معیشت اصلی‌ترین عامل است که مسائل مالی، تحریم و... را شامل می‌شود.

 

عدم مسئولیت‌پذیری سیاسی باعث بی‌اعتمادی است

وی افزود: اما مسئله به همین ختم نشده و ما مسئله اعتماد مردم را داریم. در زمان انقلاب اسلامی مسئله اصلی کشور مسئله اقتصادی نبود و دکترین ما فراتر از آن است. سوال این است که آیا اساسا آن اعتماد را برای مردم ایجاد کردیم که اگر احیانا مشکلات و ناکارآمدی اقتصادی پیش آمد هم مردم در صحنه باشند؟ اگر مردم در صحنه نباشند یعنی اعتماد از دست رفته است. ۳۲ سال کشور دست دوستان اصلاح‌طلب بوده است. یعنی بیش از سه چهارم عمر انقلاب؛ و این‌ها اعتماد ایجاد نکردند.

طهماسبی بیان کرد: یک هفته مانده به انتخابات می‌آیند و یک ائتلاف گمنامی را ایجاد می‌کنند و می‌خواهند مردم را با هر حیله و دغلی شده به صحنه بیاورند. همان‌ها را می‌بینیم در سال‌های بعد در لیست و ائتلاف‌های دیگری هستند. این عدم مسئولیت‌پذیری سیاسی از کجا می‌آید؟! ثبات فکری سیاستمدران روشن نیست تا کسی که اصلاحطلب یا اصولگراست بر همان بماند.

وی با اشاره به اسم آقای پورمحمدی گفت: از اول انقلاب ایشان را به عنوان مقاوم در جناح اصولگرایان میدانستند، اما چه شد که وقتی دیدند به نفعشا نیست سریع چرخش کرده و به سمت دیگری افتادند. عدم اطمینان در عالم سیاست به مخاطبان عدم اعتماد می‌دهد که در اثر آن ۴۰ درصد همیشه پای میدان هستند، اما نه همه جریان‌های سیاسی و قشر خاکستری.

طهرانی در پاسخ به صحبت‌های طهماسبی گفت: بهترین دولت از نظر شاخص اقتصادی دولت سیدمحمد خاتمی بود و در دولت وی گفتمان جامعه مدنی در کشور باب شد و در نقطه مقابل در روز فردای انتخابات در خیابان انقلاب گفته شد مخالفان من خس و خاشاک هستند.
لزوما اگر کسی چرخش بکند و اصولگرا یا اصلاح‌طلب نماند دال بر منفعت‌طلبی نیست. دگماتیسم را نباید تبلیغ بکنیم، چون این جمله را که ملاک حال فعلی افراد است بی معنی میکند.

وی افزود: مسئله تحریم‌ها، افراط و تفریط کردن‌ها و برگشتن به گذشته که هم دولت رئیسی و هم روحانی این را انجام داد اشتباه است. ما پایه اقتصادی دقیق نداریم و برچسب زیاد زده می‌شود، اما محتوا نداریم. اگر کارگروه اقتصادی در وزارت اقتصاد و مجلس به یک همفکری برسند و از جمیع نخبگان استفاده شود می‌توان مشکلات را حل کرد.

 



طهرانی گفت: عدم وچود ایده اقتصادی یکی از نقاط ضعف احزاب است. برای مثال کمیسیون اقتصاد توسعه حزب ندای ایرانیان باید هفتگی کار بکند و در کنار انتقادات به سمت اصلاح امور برود. فرقی نمی‌کند چه کسی رئیس جمهور باشد، چون ما همه در یک کشور زندگی میکنیم و این مسائل باید حل شود.

 

با آشتی ملی اقتصاد شکوفا نمی‌شود!
طهماسبی گفت: اینکه در دولت آقای خاتمی خزانه کشور را وسط گذاشته و از آن خزانه بخوریم تا یک ارز ثابت بماند که اقتصاد نشد. چرا آقای خاتمی از خزانه ملی می‌خورد؟! مگر با آشتی ملی کسی اقتصاد را شکوفا می‌کند؟ خاتمی پول را از خزانه به مردم داد تا ارز را ثابت نگهدارد. این که اقتصاد نمی‌شود!

 

طهرانی در جواب گفت: هیچ دیواری در این مملکت کوتاه‌تر از دیوار سیدمحمد خاتمی نیست! هرکسی می‌خواهد به عبای آقای خاتمی یک چنگی میزند. خاتمی گفت من آدم اقتصادی نیستم و مسائل سیاسی شما را حل میکنم. ابن دو گانه ایجاد شده که توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی مقدم است یا نه.

طهماسبی عنوان کرد: ما از پدیده پدرخواندگی به مادرخواندگی رسیدیم! یک اصلاحطلبانی در کشور هستند که، چون اپزسیون، مردم و نه حاکمیت آن‌ها را گردن نمی‌گیرد؛ یک سگ‌بازی را دبیر جبهه اصلاحات بگذارند که تغییر ایجاد کرده باشند! من هم قبول دارم باید یک تحول سیاسی ایجاد بکنید که به تحول اقتصادی برسید، ولی شعاری حرف نزنید.

جریان اصلاحات یک جریان مرده است که مردم دیگر به آن اعتمادی ندارند. باید یک سنت جایگزین به جای آن بیاوریم و مردم مجددا به تفکر آزادتری که علاقه دارند به عرصه برگزدند و مشارکت سیاسی کنند نه شرکت سیاسی. مشارکت سیاسی یعنی مخاطب را با سر (فکر) ببینید. اینکه فقط جسد‌ها را بیاورید و فقط به اثر انگشت آن‌ها نیاز داشته باشیم یک بحث است، اما اینکه مردم را با رای فکری و نظرشان بخواهیم بحث دیگری است. وقتی میگوئیم زینتی است اینجاست، چون فقط به دنبال رای مردم با شعار، حیله و دغل هستند.

طهرانی: به قول مهندس موسوی ادب مرد به ز دولت اوست. اگر پدرخواندگی جبهه اصلاحات سیدمحمد خاتمی است، پدرخواندگی اصولگرایان مرحوم آیت الله مصباح است که اصلا شأنیتی برای رای مردم قائل نبود! اگر جریان اصلاحات مرده است پس چرا دوستان این قدر واهمه دارند؟ چرا در انتخابات سال ۱۳۹۲ از ۸ نامزد، شش نامزد اصولگرا بودند. نمی‌شود هر موقع رای بیاورید بگویید مردم متفکر، دیندار و مخلص هستند. اما اگر رای نیاورید بشوند اکثرهم لا یقلون و اینکه مردم گول خوردند. بنا به فرمایش قرآن بشود نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ.

 

احمدی‌نژاد به شیوه قاجاری کشور را اداره می‌کرد

طهرانی افزود: آقای احمدی‌نژاد سازمان برنامه و بودجه را برداشت و منحل کرد! احمدی‌نژاد به شیوه قاجاری کشور را اداره می‌کرد. آقایان تحریم‌ها را نعمت می‌دانستند. از مردم می‌خواهم بیایند و مشارکت کنند تا به دولت اصلاحات برگردیم و شکوفایی اقتصادی شکل بگیرد نه به دولت رئیسی و احمدی‌نژاد که به شیوه قجری کشور را اداره میکنند. ۱۲ اسفند نتیجه دو سال و نیم کارنامه دولت آقای رئیسی معلوم می‌شود.

 

طهماسبی: اینکه می‌گویند آیت الله مصباح نقشی برای رای مردم قائل نبود ناشی از کج‌فهمی نظریه آقای مصباح است. خود آقای هاشمی اعتقاد به تزئینی بودن انتخابات داشت. الان هم همان شرایط سابق است اما اصلاح‌طلبان رای نمی‌آورند چون اعتماد مردمی را از بین می‌برند مثل ماجرای کوروش کمپانی.

طهماسبی در پایان گفت: چهل درصد ثابت پای کار هستند، اما اینکه مشارکت بالا رفته و سقوط میکند ناشی از رفتار جناح مقابل است. به مردم توصیه میکنیم که بیایید و رای بدهید تا مشارکت شکل بگیرد.

 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی فیلم کامل برنامه

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: مناظره شانزده آذر انتخابات مجلس اصلاحات اصولگراها مشارکت سیاسی احمدی نژاد رای مردم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۶۳۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند. 

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • لایحه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم سازوکار مشارکت مردم در بخش مولد را تسهیل خواهد کرد
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • اقدام بانک ملی ایران در واگذاری پتروشیمی شازند بسیار ارزشمند است
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • پویش «مشهد مهربان»، عامل یکپارچه‌سازی اجتماعی مشهد مقدس
  • درخواست یک فعال سیاسی درباره کاظم صدیقی